✅ حجاب مهم تر است یا چه؟


یکی از نکاتی باید مثل سایه دنبال کارهای فرهنگی مان بیاید مخاطب شناسی ست. به جرأت می شود گفت یکی از کُمیت های لنگ فعالیت های فرهنگی ما در این سالها به ویژه آنجا که کنش های اجتماعی با لایه های پیچیده ی روانشناختی در آمیخته می شده، کم دقمتی در بررسی واقعیت های رفتاری منسوب به گروه مخاطب بوده است. 


بایستی زاویه خطی و تک بعدی را کنار گذاشته و سطوح مختلف تحلیل را به میانه آوریم. شاید آن روز که حضرت آقا در دیدار با مردم خراسان شمالی در مورد خانم های به بیان عرف « بدحجاب » صحبت میکردند و از دل یک تناقض ظاهری ، نحوه برخورد با ایشان را توضیح می دادند، میخواستند به نحوی این سطوح لایه لایه ی تحلیل را به ما آموزش بدهند. 


چه تناقضی ؟ این که می بینیم یک خانم بدحجاب که در بسیاری از مولفه ها که جلوتر عرض میکنم به آنچه که باید، متخلق ست و به تعبیر رهبری دل در گروه این مرزبندی دارد اما در ظاهر یک نقص دارد آن هم کم توجهی به حجاب... 


به راستی با محجبه ها و چادری هایی که آخرش تو زرد از آب در می آیند و بالعکس بدحجاب هایی که تا آخر خط بر یک سری اصول اساسی می مانند چه باید بکنیم.. و تبعا این سوال رخ می نماید که بالاخره حجاب چقدر مهم است؟


این قالب متناقض نما را به عینه در #عهدالتمیمی، دختر 16 ساله ای فلسطینی که به علت مبارزه و مخالفت با سربازهای رژیم صهیونیستی اکنون بازداشت و تحت محاکمه است، می بینیم. 


این گونه به نظر می رسد که برای پاسخ به این سوال و همچنین برای تعمیم به مقیاس های کلان تر باید مخاطب را با لایه های ارزش گذاری شده نگریست. 


آن شاخصه که در لایه های درونی تر و عمیق تر قرار گرفته و در این نظام ارزش گذاری ، اولویت بالاتری میگیرد جهان بینی و به تعبیر خلاصه توجه به مرزبندی جبهه حق و باطل است. ابتدا به ساکن باید بررسی نمود که موضوع و مخاطب ما در کجای این مرزبندی قرار گرفته سپس لایه های بیرونی تر با درنظرداشت این لایه واکاوی کرد. 


قرارگیری در جبهه ی حق در مقابل جهبه باطل که امروز در جبهه مقاومت در مقابل استکبار جهانی تعیّن پیدا کرده است را در سطر اول بررسی کرد سپس گفت نقطه سر خط.


عهدالتمیمی در خط مقدم مبارزه با استکبار به نظر می رسد که میشود با بی حجابی اش هم کنار آمد و مدارا کرد (فعلا)؛ یا نمونه ی مشابه اش راشل کوری که زیر بولدوزرهای رژیم اشغالگر به شهادت رسید. 

و همینجا البته در آن سوی مرزبندی، چادری هایی که چادرشان قرآن سر نیزه است.



🔆 جهت بازخوانی و تبرک:


«بعضى از همین هائى که در استقبالِ امروز بودند و شما - هم جناب آقاى مهمان‌نواز، هم بقیه‌ى آقایان - الان در این تریبون از آنها تعریف کردید، خانم هائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباخته‌ى به این اهداف و آرمانهاست.


 او یک نقصى دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهاى این حقیر باطن است؛ نمى‌بینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم / آیا تو چنان که مینمائى هستى؟».  ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهى از منکر هم میکند؛ نهى از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. (مهر 91) »




囧 @segerme